Sarkoob - Yas

کار طولانیه، حوصله کن

پر کار بودن به خیلی چیزا بستگی داره

مهم ترینش انگیزه ست

وقتی به آینده فکر کنی کم کار میشی

ببین رپ یه اسب وحشیه که سوار کار نداره

نمی تونه کسی ازش تو ایران مایه حلال وار دراره

تا جایی که هنرمند هیچ فرقی با یه خلافکار نداره

پس هر کی سر میز ما اومد بگو که قرارداد نیاره

اینه که تا قسط ها زیاد شد کم کم ورس ها کم شد

از اون طرف چه جرم هایی که با یه امضا حل شد

یعنی که سلیقه طرف همیشه دخیله وسط

همینه تحمیل نظر نتیجه تخریب اثره

ولی وقتی که از سرت آب بگذره کلا

می گی بهتره خودم تکلیف رو یکسره کنم

تا اینجا عمرم رو ضرر کردم هزینشم می دم

من که تا همینجا رو اومدم پس بقیشم میرم

منی که از اعتماد بی جا هنوز آبستنم

ولی در نهایت می دونم اینو که باعث منم

دیدم اون ها که با خنده جلو میان ناکس ترن

در آخر دیدم متکی به مشتی خاکسترم

فهمیدم فقط پدر مادر می گه پسرم دخترم

بقیه که این اسم رو ببرن مفت برن

دخترم؟

باو ولم کن حرکت کاملا فوله

یارو علنی می خواد با چشم تو رو حاملت کنه

می گه تو پسرمی قدمت رو چشممه

می بینی پاش برسه حاضره گردنت رو بشکنه

هر کی می خواد شیکمتو سفره کنه

تا به خودت بیای اون دورا یه نقطه شده

من دیوونه می رم بیرون ولی عاقل میرم خونه

دیگه، هیچی نمی تونه منو غافلگیرم کنه

حتی اون که با شخصیت با یه صدای سلامت

می گه دارم میرم فلان جا ولی کرایه ندارم

می گی کمک کنم از بقیه خواهش نکنه

فردا می بینی همونجاست یارو کارش همونه

اینه که شک از تو خیابون و کوچه میاد

و مغز تبدیل میشه به هوش سیاه

اینجا بچه تمرین می بینه با یه لحن محکم

اول از همه یاد می گیره اون بیرون همه گرگن

می فهمه فقط خودشو ببینه بقیه همه نوکر

و بالاخره شک به آدما درون ذات بچه گل کرد

تو اون سن آرزو هاش مثل ناموسشه ولی

نابودی آرزو ها میشه آموزش بعدی

یعنی آینده هات بهت تحمیل شدن

بذار منظورم رو یه جور دیگه تکمیل کنم

یادمه بچه بودم تو جمع یکی صدام کرد

بزرگ جمع بود یه کم نگام کرد

بهم گفت می خوای چی کاره شی بهش گفتم فضانورد

گفت پول رو زمینه دنبالش تو فضا نگرد

تو درس هاتو قبول شو فضا مضا پیشکشت

با دو تا جمله می خواست آرزو هام هیچ بشه

می دیدم همه نمه می خندیدن زیر لبی

می خواستم که آب شم برم زیر زمین

الان هم زیر زمینم وقتی خوردم از همه لگد

حداقل اینجا هیچکی منو مسخره نکرد

اونی که رو نداشت تو داشت ولی می دونست چشه

مدام با خودش گفت از این بد تر هم می تونست بشه

هر چی بود گذشت فقط جای زخمش موند

می نویسم و می نویسم و هی بالا می ره گردش خون

روزی رو می بینم جوری حالم خوبه که چسبیدم به سقف

اون روز اگه منو دیدی فقط بگو حقش بود

البته شاید فکر بکنی که موزیک شغل منه

ولی نه موزیک یه عشقه که توم شعله وره

ولی در واقع این روزا هدف هام توی بیراهه اسیره

سن که میره بالا می فهمی که بی مایه فطیره

اسم امروز هست فردا نه می گین چرا؟

خب فردا از ما بهترون میان ما میریم کنار

نمه نمه دور و برت خالی می کنن می بینی می پیچن

پس الان آینده رو می سازم می گیری چی می گم؟

یه وقتی می رسه پیر و چروکیده شی

خط های صورتت راه مرگ رو کروکی کشید

می خوام اون روز کنار دریا باشم کف پامو

بذارم تو آب تماشا کنم نوه هامو

تو ساحل باهاشون بازی می کنم گل می خورم

بعد خسته میشم رو ماسه ها شل می کنم

باده خیام میرم بالا به یاد ایام

یه حال کمیاب یه حس عجیب داره جریان

تو رگام، با این رویا سرگرمم فقط

حقیقت بهم گفت برگردم عقب

انگار یه تکون یه زمین لرزه

منو دوباره برگردوند به همین لحظه

به من راه چاه رو یاد دادن نه راه و چاهو

افتادیم تو چاه و همون جا رو آب و جارو

کشیدم، کی می تونست بره جلو بهتر از من

اینا که اسم بردی همه مثل پسرمن

ببینم اینا زمان شروع ما کجا بودن؟

حالا تیکه میندازن واسه ما شاه غلام شدن

اینا تو وان حموم خونشون ناخدا بودن

حالا دم در آوردن واسه ما ناقلا شدن

این همه سال کارو بینم کی دید؟

اینا می خوان بگم این زیرزمین اینم کلید؟

میکروفون تو دست تو یعنی اتم دست داعش

پس بهتره این کلید بمونه دست صاحبش

نظر تو خودجوشه

سالم نیست بو میده کد روشه

منو نقد نکن از خودتون مایه بذارین

صد تومنی پاره های لای هزاری

همین مونده اینا برام تز بدن

فقط بهت این رو لای پرانتز بگم

ما خیلی کارا کردیم، نگفتیم که ریا نشه

این روزا قضاوت هر کی از رو قیافشه

واسه من این قصه ها عادیه

همه قاضی شدن، این استعداد ذاتیه

اگه بری می گن فرار کرد وطن فروش

اگه بمونی هم می گن یارو اطلاعاتیه

زنده باد حاشیه، تو مغزش چیاست یارو

آدم حساب کار دستش میاد

کار درست رو می کنی می گن قصدش ریاست

کاری هم نکنی می گن قلبش سیاست

من کارم غمگینه چون که بارم سنگینه

کمبود گذشته هام فقط با رپ تامینه

وقتی زوار زندگیم داره راحت در میره

تو اون لحظست که خودکارم با کاغذ ور میره

من رپ نکردم رو شکم سیری

واسه کل کل و بچه بازی یه کم پیریم

که اون هم قابل احترامه حاصل استعداده

چون حرف خاصی توش نیست فاقد اعتباره

با رپ میشه در جنگ تاخت

با رپ میشه فرهنگ ساخت

با رپ میشه رویا رو نشون داد

با رپ با کلمه میشه دنیا رو تکون داد

مطمین باش من این واژه ها رو

واسه وزن و قافیه به هم دیگه وصل نکردم

من این واژه ها رو بالا آوردم

از حقیقت تلخی که هضم نکردم

از روزگار می گذرم

نشونه می گیرم و توی خال می زنم

گذشته ها رو مثل پوست مار می کَنَم

صدامو از تو شهر و خونه های میهنم می شنوم

از روزگار می گذرم

نشونه می گیرم و توی خال می زنم

گذشته ها رو مثل پوست مار می کَنَم

صدامو از تو شهر و خونه هاش می شنوم

موندگار می شوم

ذهنم جوونه ولی مخ پیره

چشمم از دید زدن زن لخت سیره

وقتی که صبح تا شب مثل جغد خیره

به دفتری که ورق هاش داره به چخ میره

خب دیگه پف زیر جفت دیده هام

یعنی استرس بیخوابی و قفل ایده هامو

باید جمع کنم و بریزم به کل زیر پام

و تهش باید برم بی نتیجه مفت زیر خاک

افت خیز ما به قلم نوک تیز یاس

همه توی خیابون هاییم با کلی نقاب

اونی که روبروته و داره گل می گه باهات

روی همه چیت دقیقه حتی کلیه هات

صبح میشه باز که البته صبح نیست وسط ظهره

وقت میره واسه خالی کردن عقده

نشستی به تماشای رفتن عمرت

عقربه تنده راه مصرف قرصه

توی کله جای مغز معدن سربه

جایگزین آب شده شربت سرفه

نون تو خون تو خونه شده برکت سفره

هنر واسه هنرمندا مدرک جرمه

تهش فقط ازت می مونه دفتر کهنه

کف زمین بشینی در حسرت قله

تو بحث منطقی همیشه مغلطه برده

اصل حرف رو فقط جنگ و اسلحه گفته

از روزگار می گذرم

نشونه می گیرم و توی خال می زنم

گذشته ها رو مثل پوست مار می کَنَم

صدامو از تو شهر و خونه های میهنم می شنوم

از روزگار می گذرم

نشونه می گیرم و توی خال می زنم

گذشته ها رو مثل پوست مار می کَنَم

صدامو از تو شهر و خونه هاش می شنوم

موندگار می شوم

کاراکتر اصلی اول تا آخر داستانت منم

کارات شنیده شدن تنها دلیل بازتابت منم

تو هیچی نداری بگی سوژه کاغذ آچهارت منم

تو مهره نیستی اگه باشی بازم آچارت منم

با یه عطسه فیدی، یه مغز چرکی، لنگ بیتی

یه متلکی وسط یه بحث جدی

البته مهم نیست که ببیننت به دید چی

واست مهم اینه که تو فقط شنیده شی

بحث من یه خطر جدیه که پیش رومونه

نفوذ یه جنون که می کنه ریشه تو جونت

سکوت مرگباری که حس میشه تو خونه

وقتی هم خون تو شیشست هم شیشه تو خونه

اینا رو دیدیم بعد میریم می گیم که دشمن زبونه

ببین دشمن زبونه چون که مُک فقط لفظیم

تو عمل فقط به ترکوندن هم کمر بستیم

و طبق عادت سبب اصلی یعنی بغل دستی

می خوای به هر بهونه شده بهش بپری

چرا که فکر می کنی تو از همه فرشته تری

تمام تصورت از این سرزمین یه جهنمه

اینه که می خوای یه راست بری تو بهشت برین

می گی باید برم اینجا دیگه کلا پوسیده

اینجا پر از یأس، اونجا پر از امیده

ببین وقتی غذای گندیده لای مبل مونده باشه

هر جا نقل مکان کنی بازم خونت بو میده

آزادی آرامش اینا حرف نمادین خودته

ولی خصلت هایی تو ما نهادینه شده که

هر جا بریم با ماست یه فاز عجیب و غریب

تضاد شدید بین سنت قدیم و جدید

وقتی میری اونجا اونا اینجا غارشون رو کندن

حتی توی تحریم به ما بارشون رو پک پک

به ما فروختن و خیلی ساده قالمون رو کندن

و حالشون رو کردن

خ…شونو تک تک

تموم واژه هام رو نوشتم تو خلوتم

الان تو گوشت نیستم من در اصل تو کلّتم

فک زدم و میرم جلو همین خطو

تو می خوای سلیقت رو بشنوی یا حقیقتو؟

اینا می گن سرکوب کنم حرفام رو بریزم تو خودم

ولی نه من حقیقت رو کشیدم رو خودم

می گن اونا که اصل زحمت رو کشیدن نخودن

راه که باز شد بعد بقیه بشینن بخورن

نه تو کتم نمیره تو رو نمی دونم

ولی من راه بی نتیجه رو شروع نمی کنم

من از سرکوب رویا های خودم سکو ساختم

دیگه چاقو تو رویای بقیه فرو نمی کنم

Es ist ein langer Job, langweilen Sie sich

Beschäftigt zu sein, hängt von vielen Dingen ab

Das Wichtigste ist die Motivation

Wenn Sie an die Zukunft denken, bekommen Sie weniger Arbeit

Rap ist ein wildes Pferd, das keinen Reiter hat

Niemand kann es im Iran als Halal-Quelle verwenden

Insofern unterscheidet sich ein Künstler nicht von einem Kriminellen

Wer also an unseren Tisch kommt, sagt, dass es keinen Vertrag gibt

Das heißt, bis die Raten zunahmen, nahmen die Verse allmählich ab

Andererseits, welche Verbrechen wurden mit einer Unterschrift aufgeklärt

Das bedeutet, dass der Geschmack der Party immer im Mittelpunkt steht

Dies ist das Ergebnis der Auferlegung der Meinung, das Werk zu zerstören

Aber wenn das Wasser über deinen Kopf fließt

Sie sagen, dass es besser ist, den Auftrag selbst zu erledigen

Ich habe bisher mein Leben verschwendet, ich werde dafür bezahlen

Ich bin so weit gekommen, also werde ich zum Rest gehen

Ich bin immer noch schwanger aus fehlgeleitetem Vertrauen

Aber am Ende weiß ich, dass ich es bin

Ich sah sie vor Knox lachen

Am Ende sah ich mich auf einer Handvoll Asche lehnen

Ich habe verstanden, dass nur Eltern sagen, dass mein Sohn meine Tochter ist

Andere, die diesen Namen annehmen, sind frei

Meine Tochter?

Wow, die Bewegung ist komplett voll

Ein Typ will dich offen mit seinen Augen schwängern

Er sagt: "Du bist ein Junge, ich sehe dein Alter."

Du siehst, dass sein Fuß bereit ist, dir das Genick zu brechen

Jeder, der Ihnen dienen möchte

Bis Sie zur Besinnung kommen, ist die Entfernung ein Punkt

Ich gehe verrückt aus, aber ich gehe klug nach Hause

Nichts kann mich mehr überraschen

Auch der mit Charakter und einer gesunden Stimme

Er sagt, ich gehe irgendwohin, aber ich habe keine Miete

Ich will helfen, frag nicht andere

Sie werden morgen sehen, es wird da sein, mein Freund, die Arbeit ist die gleiche

Der Zweifel kommt aus den Straßen und Gassen

Und das Gehirn wird zur schwarzen Intelligenz

Hier übt das Kind mit festem Ton

Zunächst erfährt er, dass da draußen jeder ein Wolf ist

Er versteht, dass er nur sich selbst sieht, der Rest sind alle Diener

Und schließlich erblühte der Zweifel in der Natur der Menschen

In diesem Alter sind seine Träume wie Ehre, aber

Die Zerstörung von Träumen wird zur nächsten Lektion

Es bedeutet, dass Ihnen Ihre Zukunft auferlegt wird

Lassen Sie mich meine Bedeutung auf andere Weise vervollständigen

Ich erinnere mich, als ich ein Kind war, rief jemand Saddam in einer Menschenmenge

Es war eine große Menschenmenge und er sah ein wenig zu

Er hat mir gesagt, was Sie tun wollen, ich habe ihm gesagt, Astronaut

Er sagte, dass Geld nicht im Weltraum verfolgt werden sollte

Sie werden in Ihr Studium aufgenommen

Mit zwei Sätzen wollte er, dass aus meinen Wünschen nichts wird

Ich konnte sehen, wie alle leise lachten

Ich wollte in den Untergrund gehen, um Wasser zu holen

Selbst jetzt bin ich unter der Erde, wenn ich von allen getreten werde

Hier hat sich zumindest niemand über mich lustig gemacht

Der dich nicht hatte, aber er wusste, wie es war

Er sagte sich immer wieder, dass es schlimmer hätte kommen können

Was auch immer passiert ist, nur die Narbe bleibt

Ich schreibe und schreibe und meine Durchblutung steigt

Ich sehe den Tag, an dem ich mich so gut fühle, dass ich mich an die Decke klammere

Wenn Sie mich an diesem Tag sehen, sagen Sie einfach, dass er recht hatte

Natürlich könnte man meinen, dass Musik mein Job ist

Aber keine Musik, es ist eine brennende Liebe

Aber tatsächlich sind meine Ziele heutzutage verloren

Mit zunehmendem Alter merkt man, dass es sinnlos ist

Der Name von heute ist nicht morgen, warum?

Nun, morgen werden die Besten von uns gehen

Nach und nach leeren sie sich um dich herum, du kannst sehen, wie sie sich winden

Also mache ich jetzt die Zukunft, was soll ich sagen?

Irgendwann bist du alt und faltig

Die Linien deines Gesichts skizzierten den Weg des Todes

Ich möchte an diesem Tag am Meer sein, meine Füße

Lass mich meine Enkelkinder im Wasser beobachten

Ich spiele mit ihnen am Strand und esse Blumen

Dann werde ich müde und lockere den Sand

Ich werde nach Khayyam gehen, um mich an die Tage zu erinnern

Ein seltenes Gefühl macht sich breit

Ich habe einfach Spaß an diesem Traum

Die Wahrheit sagte mir, ich solle zurückgehen

Es ist wie ein Erdbeben

Sie brachten mich zurück zu diesem Moment

Lehre mich den Weg des Brunnens, nicht den Weg und den Brunnen

Wir fielen in den Brunnen und es gab Wasser und Besen

Ich zog, wer konnte besser nach vorne kommen als ich

Die Namen, die Sie genannt haben, sind alle wie mein Sohn

Mal sehen, wo unsere Startzeit war?

Jetzt versuchen sie, Könige und Sklaven für uns zu werden

Sie bluteten in der Badewanne

Jetzt ist es an der Zeit, dass wir Träger werden

Wer hat all die Jahre Arbeit gesehen?

Soll ich sagen, dass dieser Keller der Schlüssel ist?

Das Mikrofon in deiner Hand ist ein Atom in der Hand von ISIS

Es ist also besser, diesen Schlüssel in den Händen seines Besitzers zu behalten

Ihre Meinung ist spontan

Es ist nicht gesund, es stinkt, es ist der Code

Kritisieren Sie mich nicht, machen Sie Ihre eigenen

Einhundert Toman-Stücke von Lai Hazari

Mir bleibt nur noch diese Diplomarbeit

Ich sage es Ihnen nur in Klammern

Wir haben viel gearbeitet, wir haben nicht gesagt, dass es keine Heuchelei geben sollte

Heutzutage wird jeder nach seinem Äußeren beurteilt

Diese Geschichten sind für mich normal

Richter zu werden ist ein angeborenes Talent

Wenn du gehst, werden sie sagen, dass du weggelaufen bist und deine Heimat verkauft hast

Wenn Sie bleiben, werden sie sagen, dass Sie ein Informationsfreund sind

Lang lebe die Grenze, was ist in deinem Gehirn, Mann?

Ein Mensch kann zählen

Sie tun das Richtige, sagen sie, die Absicht ist, Präsident zu werden

Tu nichts, sie sagen, dass sein Herz die Politik ist

Meine Arbeit ist traurig, weil meine Last schwer ist

Das Fehlen meiner Vergangenheit kann nur durch Rap überdeckt werden

Wenn mein Leben kommt, ist es einfach

In diesem Moment geht mein Stift mit dem Papier

Ich habe nicht auf Siris Bauch geklopft

Wir sind ein bisschen alt für das ganze Spiel

das ist auch respektabel und das Ergebnis von Talent

Da es kein spezielles Wort enthält, ist es ungültig

Mit Rap kann man im Krieg galoppieren

Mit Rap lässt sich Kultur machen

Du kannst deine Träume mit Rap ausdrücken

Mit Rap kannst du die Welt mit Worten erschüttern

Seien Sie sicher, dass ich diese Worte habe

Ich habe es nicht für Gewicht und Reim verbunden

Ich habe diese Worte erhoben

Von der bitteren Wahrheit, die ich nicht verdaut habe

Ich vertreibe mir die Zeit

Ich nehme ein Zeichen und schlage es in den Maulwurf

Ich zerreiße die Vergangenheit wie die Haut einer Schlange

Ich höre deine Stimme aus der Stadt und den Häusern meines Landes

Ich vertreibe mir die Zeit

Ich nehme ein Zeichen und schlage es in den Maulwurf

Ich zerreiße die Vergangenheit wie die Haut einer Schlange

Ich höre meine Stimme aus der Stadt und ihren Häusern

ich werde bleiben

Mein Geist ist jung, aber mein Gehirn ist alt

Meine Augen sind voller nackter Frauen

Wenn er von morgens bis abends wie eine Eule starrt

Er geht mit den Laken ins Büro

Nun, ich habe Schwellungen unter der Plazenta gesehen

Es bedeutet Stress, Schlaflosigkeit und das Blockieren unserer Ideen

Ich muss es einsammeln und alles unter meine Füße legen

Und dann muss ich ergebnislos untertauchen

Unsere Höhen und Tiefen mit einem scharfen Jasminstift

Alles in unseren Straßen mit Vollmasken

Der, der vor dir steht und Blumen zu dir sagt

Auf alles, sogar auf Ihre Nieren

Es kann morgens geöffnet werden, aber natürlich nicht vormittags, sondern mitten am Nachmittag

Es ist Zeit, den Knoten zu löschen

Du hast dich hingesetzt, um zuzusehen, wie dein Leben vorbeizieht

Die scharfe Hand auf dem Weg zur Einnahme der Pille

Im Kopf statt im Gehirn der Bleimine

Ein verdünnter Ersatz für Hustensaft

Das Brot in deinem Blut ist zum Segen des Tisches geworden

Kunst ist ein Verbrechensbeweis für Künstler

Ihnen bleibt nur das alte Büro

Setzen Sie sich auf den Boden und sehnen Sie sich nach dem Gipfel

In logischen Diskussionen liegen Sie immer falsch

Er sagte nur Krieg und Waffen

Ich vertreibe mir die Zeit

Ich nehme ein Zeichen und schlage es in den Maulwurf

Ich zerreiße die Vergangenheit wie die Haut einer Schlange

Ich höre deine Stimme aus der Stadt und den Häusern meines Landes

Ich vertreibe mir die Zeit

Ich nehme ein Zeichen und schlage es in den Maulwurf

Ich zerreiße die Vergangenheit wie die Haut einer Schlange

Ich höre meine Stimme aus der Stadt und ihren Häusern

ich werde bleiben

Ich bin die Hauptfigur Ihrer Geschichte von Anfang bis Ende

Ihre Fähigkeit, gehört zu werden, ist der einzige Grund für Ihre Reflexion

Sie haben nichts zu sagen, ich bin das Thema Ihrer Arbeit

Du bist keine Nuss, wenn du es bist, bin ich immer noch ein Schlüssel

Mit einem fiesen Niesen, einem eitrigen Gehirn, einem lahmen Stück

Ein Idiot mitten in einer ernsthaften Diskussion

Natürlich ist es egal, was Sie sehen

Wichtig ist, dass Sie nur gehört werden

Mein Argument ist eine ernsthafte Gefahr voraus

Das Eindringen eines Wahnsinns, der in Ihrem Leben Wurzeln schlägt

Totenstille, die im Haus zu spüren ist

Wenn Blut im Glas ist, ist auch Glas im Haus

Wir haben das gesehen, dann gehen wir und sagen, dass der Feind dumm ist

Schauen Sie sich den Feind der Zunge an, denn wir sind nur verbal

In der Praxis haben wir uns nur gegenseitig unterstützt

Und aus Gewohnheit ist der Hauptgrund die Handumarmung

Sie wollen auf jede Ausrede springen

Weil du denkst, du bist der engelhafteste von allen

Ihre ganze Vorstellung von diesem Land ist eine Hölle

Sie wollen direkt in den Himmel

Ich will hier hin, es ist total verfault

Hier ist voller Verzweiflung, dort ist voller Hoffnung

Schauen Sie, wenn verdorbenes Essen auf dem Sofa zurückgelassen wird

Wohin du dich auch bewegst, dein Blut riecht immer noch

Freiheit, Frieden, das ist dein symbolisches Wort

Aber es gibt Eigenschaften, die in uns institutionalisiert sind

Eine seltsame Phase begleitet uns, wohin wir auch gehen

Starker Kontrast zwischen alter und neuer Tradition

Wenn du dorthin gehst, graben sie hier ihre Höhle

Selbst im Bann geben sie uns ihren Regen

An uns verkaufen und unseren Stift ganz einfach schneiden

Und dafür sorgen, dass sie sich besser fühlen

Nun, lesen Sie sie nacheinander

Ich schrieb alle meine Worte in Einsamkeit

Jetzt bin ich nicht im Fleisch, ich bin im Grunde im Ganzen

Ich habe geklickt und ich gehe in dieser Zeile vorwärts

Willst du den Geschmack oder die Wahrheit hören?

Sie sagen, ich solle meine Worte unterdrücken und sie in mich hineingießen

Aber nein, ich habe die Wahrheit an mich gezogen

Sie sagen, dass sie die Wahrheit nicht kennen

Wenn der Weg frei ist, dann sitzen die anderen und essen

Nein, ich kenne dich nicht, ich kenne dich nicht

Aber ich werde nicht den fruchtlosen Weg beginnen

Ich habe aus der Unterdrückung meiner Träume eine Plattform gemacht

Ich werde kein Messer mehr in die Träume anderer Leute stechen